معاملات ناگهانی بیشتر از آن چیزی که فکر می کنید اتفاق می افتند. بیشتر مواقع یک شتاب دهنده باعث می شود یک تصمیم هیجانی بگیرید و بر اساس آن معامله کنید. وقتی این معاملات در جهت پیش بینی شده حرکت کنند احساس فوق العاده بودن می کنید، انگار از آسمان پول می بارد! اما اکثر مواقع، این معاملات خلاف جهت پیش بینی شده حرکت می کنند، آنجاست که به فکر فرو می روید که آیا همه ی مخاطرات را از قبل در نظر گرفته بودید؟
در پی یک معامله هیجانی چندین سناریو ممکن است رخ دهد. این سبک معامله می تواند باعث گسترش ترس، خشم و ضرر شود. وقتی بازار خلاف جهت پیش بینی شده حرکت کند اولین احساسی که تجربه می کنید خشم است. خود را بخاطر ورود به این موقعیت و تصمیم گیری بر اساس هیجان سرزنش می کنید. اگر یک دنده باشید و ضرر را نپذیرید، خشم با ترس جایگزین می شود. ابتدا که وارد موقعیت شدید تنها چیزی که می دانستید این بوده است که سود می کنید، اما حالا ناامید و بیم ناک شده اید.
شناختن شرایط روانشناسی منفی این سبک معاملات اولین قدم برای غلبه کردن بر آنهاست. اگر در حال ضرر کردن به مقداری بیش از مقداری که به آن عادت داشته اید هستید، طرز فکر معامله گریتان آسیب می بیند و ترس تبدیل به دلسردی می شود. در بدترین حالت با موقعیت باز شده ازدواج می کنید! ازدواج کردن با یک موقعیت اصطلاحی است برای نشان دادن اینکه برای شما دیگر مهم نیست که چه اتفاقی می افتد، فقط به این فکر می کنید که نهایتا سود می کنید. این سبک از رفتار معمولا وقتی اتفاق می افتد که معامله گران و سرمایه گذاران بدون استراتژی و تصمیم لحظه ای وارد موقعیت می شوند.
بهترین راه برای غلبه بر معاملات هیجانی این است که مطمئن باشید دارید از همان مدیریت ریسک همیشگی و منظمتان استفاده می کنید. بنابراین اگر همیشه با ریسک 2 درصد وارد معامله می شدید اینجا هم از همان 2 درصد استفاده می کنید و وارد معامله هیجانیتان می شوید.
در حرفه معامله گری زمان هایی هست که به خاطر ایمان به اینکه این موقعیت حتما جواب می دهد بیش از اندازه ریسک می کنید، اما این چنین نمی شود. این مهم است که درک کنید در بازارها، گاهی وقت ها در شرایط غیر منطقی اینقدر باقی می ماند تا غالب معامله گران از موقعیت خارج شوند. این یک مولفه کلیدی در روانشناسی معامله گر است. شما نمی خواهید درک کنید که از بازار بزرگ تر نیستید در صورتیکه بازار بیشتر از معامله گران منبع دارد و می تواند هر لحظه را از موقعیت خارجتان کند. نمی خواهید شکست بخورید برای همین خطر نگه داشتن یک موقعیت که ریسکتان را از محدوده ی منطقی خارج می کند را به جان می خرید و متحمل ضرری می شوید که انتظار نداشته اید.
ترس در معامله گری:
ترس،یک عکس العمل است به لحظه ای که خطر ضرر کردن را درک می کنید. همان طور که صحبت کردیم اگر ترس را با مدیریت ریسک همیشگی تنظیم کنید، قادر خواهید بود تصمیمات بهتری بگیرید و از ضرر کردن نمی هراسید. بیشتر معامله گران حرفه ای، ضررها را به صورت هزینه شغلشان در نظر می گیرند، آنهابا خود می گویند هی پسر این فقط یک هزینه است!
تکنیک دیگری که می توانید استفاده کنید این است که اگر سرمایه شخصی خودتان را معامله می کنید، تظاهر کنید برای یک شرکت کار می کنید و رییس شرکت معاملات را ارزیابی می کند. اگر بخواهید از معاملاتتان دفاع کنید، پس از موقعیت هایی که مناسب نیستند پرهیز می کنید.
دانستن این که حساب معاملاتی در طی بازه های زمانی دچار فراز و نشیب می شود، یک بخش از حرفه ی معامله گری است. همیشه فشارهایی در رابطه با این شغل وجود خواهد داشت و ضررهای متوالی باعث گسترش ترس در معامله گری می شوند که استراتژیتان ناموفق است. بنابراین، هر چقدر بیشتر در مورد استراتژیتان بدانید، در پیروی از آن بهتر عمل می کنید مخصوصا در طول دوره هایی که با افت حساب مواجه می شوید.
حال این سوال پیش می آید که چگونه ضررهای متوالی را مدیریت کنیم؟
یک دوره ضرر متوالی می تواند آزمونی باشد از نظم. بطور کلی، وقتی معامله گری را شروع می کنید، در نظر نمی گیرید که چه تعداد ضرر متوالی را می توانید بپذیرید. با اجتناب از این آمادگی، مشکلات زیادی خواهید داشت. بخشی از مدیریت ریسک این است که در نظر بگیرید در چه موقعیت هایی استراتژی شما ناکار آمد می شود و چگونه می خواهید به آن ها واکنش نشان دهید.
فکر کردن به اینکه شرایط چگونه پیش می رود باعث می شود که شما بصورت غریزی به یک واقعه عکس العمل نشان دهید.می توانید احساساتی که در طول دوره تجربه می کنید را مشخص کنید و بعد سعی کنید که از احساسات منفی که مانع روند فعالیت شماست عبور کنید. اگر استراتژیتان قابلیت برد 70 درصد و باخت در 30 درصد موقعیت ها دارد، باید انتظار وقوع خطا داشته باشید. اگر 10 ترید اول را ببازید، باید به عقب برگردید و بررسی کنید که چرا استراتژی طبق انتظار کار نکرده است. اگر ابتدا استراتژی معاملاتی خود را روی یک حساب مجازی بیازمایید و موفق شوید اما در حساب واقعی این چنین نباشد،باید بررسی کنید چرا این اتفاق می افتد.این کاملا محتمل است که احساساتتان در حساب واقعی باعث تداخل در تصمیم گیری شده اند.
حساب های مجازی در این شغل بسیار رواج دارد.حساب های مجازی اجازه می دهند که استراتژیتان را بیازمایید و احساساتتان را شناسایی کنید بدون اینکه پولی از دست بدهید! درست است که در یک حساب مجازی همان احساسات یک حساب واقعی را تجربه نمی کنید،اما این راهکار می تواند شما را برای شرایط مختلف در بازار آماده کند.
آیا طمع خوب است؟
در فیلم وال استریت این جمله مایکل داگلاس که “طمع خوب است” بسیار معروف شده. اما همانطور که بسیاری از معامله گران با تجربه می توانند گواهی بدهند، طمع یک تیغ دو لبه است. طمع می تواند خوب باشد اگر از آن زیر سلطه ی مدیریت ریسک استفاده کنید. اگر یک معامله گر با هدف گرفتن روند ها هستید، پس می خواهید تا جای ممکن معامله تان را باز نگه دارید تا بازار شما را خارج کند.
ولی باید توجه داشته باشید که طمع می تواند دشمن شما باشد.
یک ضرب المثل در وال استریت می گوید”گاوها سود می کنند، خرس ها سود می کنند اما خوک ها سلاخی می شوند!” وقتی فقط نگران سود هستید و استراتژی معاملاتی خود را به امید کسب سود بیشتر زیر پا می گذارید طمع می تواند زیان آور باشد.
معمولا این نوع طمع وقتی بوجود می آید که بازار فراتر از هدف سود شما حرکت می کند و شما تصمیم می گیرید که قوانین و استراتژی را زیر پا بگذارید چون با این ترید از نظر احساسی درگیر شده اید.
این وضعیت می تواند در شرایط مختلف زیادی بوجود بیاید،ب دترین حالت وقتی است که شما به یک موقعیت که در حال حرکت در خلاف جهت پیش بینی است و در حال تبدیل سودها به ضرر است می چسبید،ب عد بسیار عصبانی می شوید که اجازه دادید این موقعیت اتفاق بیفتد و تصمیم می گیرید که موقعیت را باز نگه دارید تا بالاخره بازار در جهت پیش بینی شده حرکت کند. وقتی در حال از دست دادن پول هستید خشم تبدیل به ترس می شود، موقعیت را کماکان نگه می دارید و استاپ لاس را فراموش می کنید و این تصمیمات باعث ضرری خارج از برنامه می شود.
از خدا می خواهید که نجاتتان بدهد و او این کار را می کند! دیگر اجازه نمی دهید این اتفاق بیفتد. در بهترین حالت شاید بتوانید معامله را سر به سر کنید. اما در آن روز به نظر می رسد که خدا احتمالا از دفتر کار دور است و صدای گریه ات را نمی شنود.
این سبک از طمع را به سختی می توان مدیریت کرد. یک چیزی درون همه ما هست که می خواهد به زور تمام سود بالقوه را به چنگ بیاوریم. شما نیاز دارید که از استراتژیتان آگاه باشید، و از تلاش برای کسب سودهای غیرواقعی پرهیز کنید،مخصوصا زمان هایی که هدف سود طبق برنامه لمس شده است.
آشنایی با تریگر چیست ؟ در دلفین وست.
یکی از دلایل رواج تحلیل تکنیکال در میان فعالان بازارهای مالی، امکان تعیین قوانین ورود و خروج از معامله با دقت بالا است. در واقع یافتن بهترین روش برای ورود و خروج دغدغه اصلی اغلب معاملهگران بوده و برای آنها به مثابه جام مقدس سرمایهگذاری میباشد. در بسیاری از مواقع مشاهده کردهایم، که یک معاملهگر پس از سالها فعالیت در بازار سهام هنوز بازدهی مناسبی ندارد.
با بررسی ژورنال (دفترچه یادداشت جزئیات معاملات) و استراتژی معاملاتی این فرد مشخص میشود، که مشکل اصلی او نداشتن قانون یا ابزار مشخصی برای تعیین شرایط ورود یا خروج از معامله است. علیرغم اینکه هر کدام از روشهای تحلیل بازار بورس مزایا و معایبی دارند، اما به اذعان اکثریت کارایی روشهای تکنیکالی در تعیین نقاط ورود و خروج بهینه اثبات شده است.
در مطلب حاضر به شرح یکی از مفاهیم معاملهگری تکنیکالی تحت عنوان تریگر میپردازیم، تا اهمیت تعیین قوانین و جزئیات دقیق در فرآیند اتخاذ هر کدام از تصمیمات معاملاتی برای شما مشخص شود و بدانید تریگر چیست ؟.
قبل از هر چیز باید به این نکته اشاره کنیم، که برخی تحلیلگران تریگر را مختص ابزار نموداری خاصی پنداشته و حتی اسامی مرکب جدید برای آن در نظر میگیرند؛ اما اصولاً تریگر محدود به یک ابزار تحلیلی خاص نبوده و به عنوان یک مفهوم جامع در تمام روشهای تحلیل تکنیکال استفاده میشود.
واژه تریگر از لحاظ لغوی به معنای ماشه است. تریگر در تحلیل تکنیکال و معاملهگری به نقاط، نواحی یا سطوحی اطلاق میشود؛ که ما بر اساس روش تحلیل یا استراتژی معاملاتی خود در آن محدودهها اقدام به ورود یا خروج از معامله میکنیم.
در این فرآیند نوع موقعیت معاملاتی (خرید یا فروش)، نماد و بازار مالی تفاوتی ایجاد نمیکند، زیرا هر اقدامی باید بر اساس تریگر مورد نظر معاملهگر صورت گیرد.
در واقع شما باید تریگر را به عنوان نشانه یا مجموعه نشانههایی برای معاملهگری در محدودههای نموداری مشخصی درنظر بگیرید، که آنها را بر اساس ابزار تحلیل خود تدوین نموده و در استراتژی معاملاتی شخصیتان گنجاندهاید.
دومین تفکر اشتباه در مورد مفهوم تریگر این است، که تعدادی از معاملهگران تکنیکالی آن را منحصر به فرآیند ورود درنظر میگیرند! اما همانگونه که اشاره نمودیم، تریگر در ورود و خروج از معامله کاربردی است.
در واقع شما به عنوان یک معاملهگر حرفهای باید مجموعه قوانین مشخصی برای تمام اقدامات خود داشته باشید. چه بسا پس از ورود به معامله در بهترین سطوح ممکن و حرکت بازار در جهت مورد نظر شما، روند قیمت پس از مدتی معکوس شده و یک معامله سودآور به موقعیتی زیانده تبدیل شود!
لذا به این نتیجه میرسیم، که شما برای خروج موفق از معاملات نیز حتماً باید تریگرهای مشخصی داشته باشید.
بارها و در منابع آموزشی مختلف بر لزوم تدوین یک استراتژی معاملاتی شخصی برای هر معاملهگر بازار مالی تأکید شده است. اجزای اصلی یک استراتژی معاملاتی کامل نقاط (تریگر) ورود، خروج و سیستم مدیریت سرمایه میباشند.
به عبارت دیگر تدوین یک استراتژی معاملاتی بدون وجود تریگرهای دقیق ورود و خروج بی معنی بوده و در این شرایط اساساً استراتژی معاملاتی وجود ندارد. بنابراین اگر شما به مرحله ساخت یک استراتژی معاملاتی شخصی رسیدهاید، به ناخودآگاه با مفهوم تریگر سروکار دارید.
امروزه با توسعه بازارهای مالی تحلیل تکنیکال به دنیایی از ابزار نموداری متنوع و گوناگون تبدیل شده است. معاملهگران از روشهای مختلفی برای تحلیل نمودار قیمت استفاده نموده و بالطبع تریگرهای آنها نیز با یکدگر متفاوت میباشد.
ذکر این نکته در مورد تریگرهای ورود و خروج ضروری است، که به دلیل تفاوت ابزار تحلیل احتمالاً برخی معاملهگران در آن واحد تریگرهای مختلفی و معکوسی داشته باشند. در واقع شاید تریگر ورود شما معادل تریگر خروج دیگری باشد.
همچنین اگر به صورت مولتی تایم فریم (تحلیل چندزمانی) اقدام به تحلیل و معامله میکنید، تایمفریم کوچکتر به عنوان تایم تریگر خواهد بود؛ زیرا شما در نمودار با چهارچوب زمانی بزرگتر اقدام به تحلیل نموده و تریگرهای معاملاتی را در نمودار با تایمفریم کوچکتر پیدا میکنید.
در این بخش به ذکر مثالهایی از تریگرهای ورود و خروج بر اساس ابزار مختلف و نمودارهای بازار سهام تهران میپردازیم:
یکی از متنوعترین ابزارهای تحلیل نموداری بازار سهام اندیکاتورها هستند. شما میتوانید از اندیکاتور به عنوان بخشی از رویکرد تحلیلی استراتژی معاملاتی خود برای تعیین شرایط ورود یا خروج از معامله استفاده کنید.
در این بخش ما از اندیکاتور میانگین متحرک ساده ۹ روزه به عنوان ابزار تحلیل نمودار برای دریافت تریگرهای ورود و خروج از معامله استفاده کردهایم.
مزرعه ارز دیجیتال در دلفین وست
ارزهای دیجیتال این روزها، نقش پول را برعهده گرفتهاند. به فرایند تولید رمزارزها، استخراج یا ماینینگ (mining) میگویند. در واقع استخراج یا ماینینگ، فرایند تأیید تراکنشها در شبکه است که باعث تولید سکه جدید میشود.
عملکرد این ارزهای دیجیتال مانند یک شبکه همتا به همتا است. تراکنشهای این شبکه بدون نیاز به واسطههایی چون بانک و موسسات انجام میشوند.
برای استخراج رمزارزها نیاز به حل معادلات پیچیده ریاضی است. حل این معادلات از طریق سخت افزارهای پیشرفته امکانپذیر است که ماینرها یا استخراجکنندگان این وظیفه را به عهده دارند. این فرایند برق زیادی مصرف میکند، بنابراین کسی که میخواهد کار استخراج انجام دهد؛ ابتدا باید مطمئن شود، از پس هزینههای آن مانند هزینه انرژی و سختافزار برمیاید یا خیر.
پادشاه بازار ارزهای دیجیتال، بیت کوین است. ماینرهای بیتکوین هر بار که یک بلاک را تکمیل کنند، ۶.۲۵ بیتکوین به دست میآورند. از این رو مناسبترین، قانونیترین و بهترین راه کسب درآمد از ارزهای دیجیتال چون بیت کوین، استخراج کردن آنها است. برای این کار، مزرعه استخراج (mining farm) بسیار مورد اهمیت است. مزرعه استخراج در واقع به معنای دیتاسنتر یا مرکز دادهها است که تمام قدرت خود را بر روی استخراج کردن یک ارز دیجیتال، قرار داده است. این مکان، یک انبار یا اتاق اختصاصدادهشده به استخراج رمزارزها است که میتوانید با ۲ دستگاه ای سیک (ASIC)، یک انبار بزرگ به همراه دهها پردازنده گرافیکی (GPU) آن را راه اندازی کنید.
برای راه اندازی یک مزرعه استخراج به اجزای مختلفی مانند: فنهای بزرگ برای تهویه، منابع تغذیه بزرگ و برق نیاز است. مهمترین نکته، تأمین برق است. بعد از آن برای راهاندازی فارم باید فضایی با گردوخاک کم، رطوبت متعادل و دمای خنک فراهم کرد که اینترنت پایدار برای تجهیزات ماینینگ نیز در دسترس باشد. برای راه اندازی یک مزرعه ایدهآل به ۳۲۰ دستگاه ماینینگ که در کنار هم قرار میگیرند، نیاز است.
در بالا اشاره کردیم که بیت کوین، محبوبترین ارز دیجیتال است. از مهمترین ویژگیهای مزرعه ارز دیجیتال ، میتوان به مستقل بودن آن از موسسات، بانکها و شرکتهای جهانی اشاره کرد. در معاملات بیت کوین، فرد یا گروه خاصی وجود ندارد، ازاینرو پول افراد از کلاهبرداری در امان است. علاوه بر این، ویژگی دیگر مزرعه استخراج بیت کوین این است که معاملات در آن بسیار شفاف و واضح است. هر معاملهای که صورت میگیرد، در یک دفتر عمومی توزیعشده گسترده به نام بلاک چین (Blockchain) ذخیره میشود.
مزرعه استخراج بیت کوین، برای همیشه ابدی نیست و ممکن است از بین برود. برای حفظ ثبات شبکه و اینکه همه واحدهای بیت کوین سریع استخراج نشوند، معیاری به نام «سختی استخراج» در نظر گرفته شده است.
برای درک بهتر سختی استخراج، آن را با مثالی ساده توضیح دادهایم:
بلاکهای بلاک چین بیت کوین، هر ۱۰ دقیقه یکبار تولید میشوند. اگر ماینرهای بیت کوین قدرت پردازش بسیار زیادی داشته باشند؛ ممکن است که بتوانند در زمانی کمتر از ۱۰ دقیقه بلاک را تولید و بیت کوین استخراج نمایند. ازاینرو سختی استخراج موجب میشود که برای حفظ ثبات شبکه، زمان رسیدن به جواب معادله همان ۱۰ دقیقه باقی بماند. همچنین گاهی اوقات ممکن است قدرت پردازش ماینرها کاهش یابد، یعنی ممکن است زمان ساخت بلاک به زیر ۱۰ دقیقه برسد. برای همین در این مواقع سختی کاهش مییابد تا دوباره به همان ۱۰ دقیقه برسد.
استخر استخراج (Mining pool)، استخری از منابع داده شده توسط ماینرها است که قدرت پردازششان را از طریق یک شبکه به اشتراک میگذارند. در این شبکه پاداش به طور مساوی بین همه افراد حاضر در استخر (البته باتوجه به میزان کاری که برای یافتن احتمالی یک بلاک انجام میدهند) تقسیم میشود. در استخر استخراج، شانس بیشتری برای کسب پاداش وجود دارد، هرچند که باید این پاداش بر اساس شرایط ازپیشتعیینشده، بین اعضای آن به اشتراک گذاشته شود.
برای شروع استخراج به ابزارهای اساسی مانند:
پرایس اکشن چیست ؟ و آموزش آن در دلفین وست
همانطور که میدانید در دنیای سرمایه گذاری و معاملات، استراتژی و روشهای مختلفی برای تحلیل و بررسی وجود دارد. هر کدام از این روشهای نام برده شده بستگی و استفاده شخص دارد و گاهی ممکن است با استفاده از روش تحلیل اشتباه، سرمایه خود را از دست دهید. پس بهتر است در این قسمت از آموزش صفر تا صد پرایس اکشن با ما همراه باشید.
یکی از بهترین پرایس اکشن های بازارهای معاملاتی است که از آن در جهت کسب سود در بازارهای ارزی استفاده میکنند. برای درک بهتر مقایسه انواع روش های پرایس اکشن با ما همراه باشید. مزیتی که پرایس اکشن ال بروکس را از بقیه تحلیلها جدا میکند این است که کاربر نیازی به استفاده از برنامه خاصی برای تحلیل ندارد و تنها ابزار مورد نیاز همان نمودارهای کندل استیک در پرایس اکشن است. همچنین در پرایس اکشن ال بروکس از چارتها و نمودارهای پنچ دقیقهای، روزانه یا هفتگی استفاده میشود. نمودارهای شمعی، تنها ابزار مورد نیاز پرایس اکشن میباشد و در حال حاظر پرایس اکشن ال بروکس جز مهمترین و برترین روشهای تحلیل بازارهای مالی است که برای مبتدیان بسیار راحت و پرکاربرد است.
پرایس اکشن ال بروکس یک تحلیل رایگان است بنابراین میتوانید از کندلها، نمودارها و چارتها به طور رایگان استفاده کنید. در حال حاظر کاربران از پرایس اکشن ال بروکس در بازارهای مالی، ارز های دیجیتال و فارکس استفاده میکنند.این روش بخاطر استفاده در بازههای زمانی مختلف از یک دقیقه تا چند دقیقه تا زمان فریمهای بزرگ جز روشهای کم ریسک به شمار میآید که این موضوع به تنهایی یکی از بزرگترین مزیتهای این تحلیل به حساب میآید. یکی دیگر از مهمترین مزیتهای ال بروکس در مقایسه انواع روش های پرایس اکشن، درصد موفقیت بالای کاربر با استفاده از این روش میباشد.
کاربر میتواند با بررسی و در نظر گرفتن هیجانات و تصمیمات دیگر معاملهگران اقدام به معامله کند. همچنین پرایس اکشن ال بروکس نسبت به دیگر روشهای تحلیل دقت بیشتری دارد که در نتیجه تحلیلهای دقیقتری به همراه دارد. تاخیرهای زمانی کم موجب میشود که کاربر این امکان را داشته باشد که سریعتر متوجه تغییرات اعمال شده شود و نسبت به معاملات جدید تصمیم مناسبی گیرد. باید در نظر داشته باشید که پرایس اکشن به هیچ وجه از بین نمیرود و همیشه به عنوان یک ابزار برای تحلیل مورد استفاده قرار میگیرد.
یکی دیگر از استراتژیهای مهم در مقایسه انواع روش های پرایس اکشن، استراتژی پرایس اکشن لنس بگز میباشد که کاملا بر اساس تصمیمهای کاربر انجام میشود. در پرایس اکشن لنس بگز از سه تایم فریم(تایم فریم بالایی، میانی و پایینی) استفاده میشود که در آخر برای شناخت نوسانات در بازار مورد استفاده قرار میگیرد. استراتژی لنس بگز به کاربر نشان میدهد که حرکات و نوسانات قیمت در چارچوب حمایت و مقاومت تحلیل کرده و برای حرکات آینده قیمت تدوین میشود و معاملهگران میتوانند بر اساس این روند، بهترین فرصتهای معاملاتی سودآور را پیدا کنند.
یکی از مهمترین مزیتهای پرایس اکشن لنس بگز نشان دادن معامله بر اساس واقعیت بازار و ترکیبی از شرایط مختلف است. به عنوان مثال روند معاملات به سمت صعود یا نزول از جمله شرایط مختلف میباشد؛ در شرایطی که بازار به سمت نزول حرکت کند، باعث خروج معاملهگر از سهم و در نهایت از بین رفتن حساب میشود.
در اکشن لنس، ممکن است در بعضی از شرایط پیشآمده همچون شک و تردید به سودمندی آتی معامله، از معامله صرف نظر کرده و در شرایطی که معامله به طور سربه سر است، از معامله خارج شود. در هر حالت این ویژگی را میتوان به عنوان مزیتی در مقایسه انواع روش های پرایس اکشن، دانست.
پرایس اکشن چیست ؟ و چه کاربردی دارد ؟ پرایس اکشن، یک استراتژی معاملاتی است که با تشخیص الگوها و سیگنال ها در نمودار قیمت، حرکات آتی قیمت را پیش بینی می کند. این روش تحلیلی، شاخه ای از دانش وسیع تحلیل تکنیکال است و طرفداران خاص خود را دارد. در واقع، پرایس اکشن کارها استفاده از اندیکتا تور ها و ابزارهای دیگر تحلیل تکنیکال (که اکثراً عقب تر از بازار هستند) را قبول ندارند، زیرا عقیده دارند خود نمودار قیمت، به تنهایی هر چه نیاز باشد نشان خواهد داد و اندیکاتورها فقط نمودار را بی جهت شلوغ می کنند. شعار این دسته از معامله گران این است که: “به نمودار ساده بنگر!”
تریدرِ پرایس اکشن، الگوها و سیگنال های نمودار را با نوسانات قیمتی، حجم معاملات و سایر داده های مرتبط ادغام می کند تا بتواند حرکت آتی قیمت را به درستی پیش بینی کند. او معتقد است که در حرکات قیمت، نظم نهفته است و هیچ چیز تصادفی نیست. برای او اهمیتی ندارد که چه اتفاقی دارد در بازار می افتد، بلکه برایش چرایی این مسئله مهم است. الگوهای قیمتی متفاوتی در پرایس اکشن وجود دارند که در ادامه چندتایی از آنها را با هم مرور می کنیم.