آموزش ارز دیجیتال
آموزش تحلیل تکنیکال از الزامات ورود به بازارهایی مانند رمز ارزهاست. در این دوره، تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال را به زبان ساده آموزش میدهیم.
تحلیل تکنیکال (Technical Analysis) بر مطالعه عرضه و تقاضای بازارهای مالی متمرکز است. سرمایهگذاران حوزه رمز ارزها نیز برای ورود به این بازار و آغاز یک ترید موفقیتآمیز، به یادگیری آن نیاز دارند. در این مطلب، صفر تا صد تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال را به زبان ساده آموزش میدهیم.
استفاده از روشهای تحلیل تکنیکال به تلاشهای آقای چارلزهنری داو نسبت داده شده است. وی یک روزنامهنگار در حوزه مالی بود که پس از مدتی وال استریت ژورنال را تاسیس کرد.
همانطور که گفتیم، تحلیل تکنیکال به مطالعه میزان عرضه و تقاضا در بازارهای مالی میپردازد. قیمتها نیز با خرید و فروش توسط سرمایهگذاران افزایش و کاهش مییابند. اما گاهی اوقات به خاطر وابسته بودن قیمتها به انتظارات یا واکنشهای شدید سرمایهگذاران، داراییها همیشه ارزش واقعی خودشان را ندارند؛ یعنی گاهی گرانتر و گاهی ارزانتر از ارزش واقعیشان هستند.
از طرفی هم به خاطر سریعتر و دقیقتر بودن تصمیمهای سرمایه گذاری افراد داخل کسب و کارها به جهت شناخت بهترشان از بازار نسبت به مردم عادی، این تصمیمها بهعنوان محرک قیمتها و حجم معاملات در نظر گرفته میشوند. حتما با اصطلاح «تاریخ خودش را تکرار میکند» آشنا هستید. تحلیل تکنیکال با تمرکز بر این تحرکات قیمت و حجم معاملات، به پیشبینی حرکات آتی قیمتها میپردازد.
حال تحلیل تکنیکال در بازار ارز دیجیتال شامل استفاده از الگوهای نموداری و اندیکاتورهای ریاضی مبتنی بر پرایس اکشنهای گذشته با هدف پیشبینی روندهای آینده است که به آموزش و یادگیری نیاز دارد. ایده اولیه آنالیز تکنیکال این است که بازارها طبق یک سری الگوهای مشخص رفتار کرده و پس از شکلگیری این پترنها، روندهای موجود در یک مسیر مشخص نیز عموما برای مدتی همان راه را طی میکنند.
در کل، سرمایهگذاران با هدف فروش یک دارایی در آینده، در هنگام پایین بودن قیمتها مایل به خرید و کسب سود هستند. انجام تحلیل تکنیکال پیش از ورود به یک پوزیشن، یکی از راههای شناسایی سطوح قیمتی پایین است.
البته هیچ روش واحدی برای تحلیل تکنیکال رمز ارزها وجود ندارد. شما به عنوان یک تریدر میتوانید استراتژی معاملاتی مختص به خود را انتخاب کرده و با استفاده از اندیکاتورهای مختلف، تفسیر متفاوتی از روند بازار داشته باشید.
حال برای آموزش بهتر تحلیل تکنیکال در بازار ارزهای دیجیتال، این مطلب را به 4 قسمت کلی زیر تقسیمبندی کردهایم:
پیش از آشنایی با الگوهای نموداری و اندیکاتورها، باید با مفاهیمی مانند سطوح حمایت و مقاومت، خط روند و در کل انواع چارتها آشنا شوید.
در کل، آنالیز تکنیکال بر 3 اصل «تکرار تاریخ»، «حرکت قیمتها بر اساس روندها» و «انعکاس اتفاقات در قیمتها» سوار است:
فلسفه تحلیل تکنیکال با فاندامنتال متفاوت است اما هر دو در تلاش برای حل یک مشکل هستند. این دو تحلیل برای پیشبینی جهت حرکت قیمت از روشهای متفاوتی میکنند. در واقع در تحلیل تکنیکال عقیده بر این است که صرفا نوسان قیمت برای پیشبینی کافی است، اما در تحلیل فاندامنتال سرمایهگذار به دنبال یافتن علت و چرایی این نوسانات است.
یکی دیگر از اصول پایهای آنالیز تکنیکال، روند است. تمام ابزارها مانند چارتها و الگوهای نموداری، سطوح حمایت و مقاومت، اندیکاتورها و اسیلاتورها به تشخیص روند کمک میکنند. بنابراین آموزش نحوه تشخیص روند در تحلیل تکنیکال بازارهایی مانند ارز دیجیتال از الزامات یک ترید و معامله موفق است. در بازار 3 دسته روند داریم:
حمایت و مقاومت در واقع سطوحی هستند که بر فشار خرید و فروش غلبه کرده و باعث افزایش یا کاهش قیمت میشوند. از طرفی این سطوح قابلیت تبدیل شدن به یکدیگر را دارند، به همین خاطر به آنها سطوح بازگشتی میگویند. تشخیص و تعیین سطوح حمایت و مقاومت نیاز به روانشناسی مختص به خود را دارد.
کف دوقلو در ارز دیجیتال
یکی از پرکاربردترین الگو های بازگشتی، الگلوی کف دوقلو وسقف دوقلو میباشد. این الگو هم همانند الگوی سر و شانه بر اساس روند پی ریزی شده است.
عموما در بازارهای صعودی میتوان در انتهای یک روند با مشاهده این الگو تغییر روند و بازگشت قیمت را پیش بینی کرد. به عنوان مثال اگر ناکارامدی بازار در حرکت پیدا شود، با مشاهده برخورد قیمت در دو قله پیاپی به یک سطح قیمتی میتوان به چرخش بازگشت بازار نیز پی برد، و زمانی که خط گردن میشکند این الگو فعال میشود.
در اصطلاح عمل تحلیل تکنیکال به این الگو، سقف دوقلو میگویند که ممکن است در حالت های غیر ایده آل سقف ها با اختلاف ناچیز از یکدیگر تشکیل شوند یا یک سقف با بسته شدن کندل و سقف دیگر با سایه قیمتی همراه باشد.
از این نظر، این ها را دوقلو مینامند. به دلیل این که دارای یک سقف و یا کف یکسانی هستند که ترجیجا در 95%مواقع، کلوز کندلی در یک سطح حمایتی مقاومتی یکسان دارند.
الگوی کف دوقلو نیز در انتهای یک روند نزولی شکل میگیرد که امید از بازگشت و تغییر جهت حرکتی سهم یا ارز دارد. این الگوها عموما به صورت کلاسیک تشکیل میشوند ولیکن بایستی منتظر تاییده ورود برای گرفتن یک معامله کم ریسک باشید.
نکته ایی که در ساختار شماتیک بنام پولبک ذکر شده باید گفت که هر شکست منطقی و درستی پولبکی دارد و شما با شناخت الگو و شکست خط گردن، در پولبک میتوانید یک ورود موفق به معامله داشته باشید.
هدف قیمتی این الگوها براساس میزان ارتفاع خط گردن تا خط حمایت یا مقاومت سقف و کف میباشد که در اکثر موافق با توجه به تغییر روند صورت گرفته اهداف بسیار بالاتری نیز قابل دسترسی خواهد بود.
price action دلفین وست
در بازار سرمایه باید مهارت شناسایی تریدرهای پرسود را داشته باشید. این بازار در تلاطمی بی پایان از نوسان هایی دائمی به سر می برد و تنها کسانی در بازار سرمایه موفق هستند که مهارت ورود و خروج درست از یک نماد بورسی را داشته باشند. برای این کار روش ها و مهارت های متعددی مطرح است. پرایس اکشن یکی از متدهای معامله گری است. روشی که فارغ از ماهیت نماد سرمایه گذاری شده، تنها متکی بر قیمت لحظه ای و البته بررسی سوابق در نمودارهای مربوطه به تحلیل می پردازد.
دوره استاندارد آموزش پرایس اکشن با رویکرد کسب درآمد دلاری٬ برای مشاهده به لینک مراجعه کنید
پرایس یک مهارت مفید در بازار سرمایه گذاری است. هر معامله گر بازار سرمایه می داند که باید برای معامله ای پرسود، نقطه ورودی مناسب و همچنین نقطه خروجی ایده آل داشته باشد. از بازار بورس تا ترید ارزهای دیجیتال و یا هر نوع سیستم سرمایه گذاری متکی بر نوسان قیمت با این روش سودآور مواجه هستیم. اما چطور بتوانیم ترید موفقی داشته باشیم؟
در سال 2007 با شروع بحران آمریکا اقتصاددانان به دنبال راه حل هایی بودند که ضررهای خود را بگیرند
طی زمان خیلی ها اندیکاتور و الگوهای کلاسیک کنار گذاشتند و به استراتژی Price action روی آوردند آقای ریچارد وایکاف اولین شخصی شد که بر اساس رفتار معامله گران این تحلیل مطرح و بعد از آن افراد زیادی روی آوردند
همه ما می دانیم که قیمت در بازار سرمایه یک فاکتور نوسانی است. گاهی مسیری صعودی دارد و گاهی در جریانی نزولی حرکت می کند. مهم این نیست که در کف قیمتی، ارز دیجیتال و یا سهامی خاص را خریداری کنید. حتی مهم نیست که داشته های خود را در سقف قیمتی به فروش برسانید. مهم در هماهنگی این دو رویداد است. مهارتی که در آن قرار است با شناسایی نمادهای مستعد، یک معامله مناسب را تدارک ببینید. معامله ای که در آن باید در نقطه مطلوب وارد بازی بشوید و در حوصله مناسب نقطه ایده آل برای خروج از بازی را پیدا کنید.
پرایس یک روش جامع برای معامله گری های پرسود است. افرادی که مهارت را دارند، قاعدتاً در انجام معاملات، قدم های مطمئن تری بر می دارند. البته این طور نیست که با اطلاع از قواعد آن هر ترید شما تبدیل به معامله ای پرسود شود. اما قاعدتاً با استفاده از این مهارت یک قدم جلوتر از کسانی هستید که چشم بسته در بازارهای مالی حرکت می کنند.
در تحلیل این روش به دنبال هیچ اندیکاتوری نیستیم. در این مهارت خودمان را اسیر انبوه نمودارها و اطلاعات جانبی نخواهیم کرد. بلکه خیلی ساده نمودار قیمتی سهام و یا ارز دیجیتال را معیار کلی خود ما قرار می دهیم. به این ترتیب وقتی معیار ما نمودار قیمت واقعی ارز و یا سهام است، دچار اشتباه نمی شویم. زیرا در هر لحظه با جریان قیمتی واقعی مواجه هستیم.
اندیکاتورها گاهاً حواس ما را از قیمت زنده سهام و یا ارز دیجیتال پرت می کنند. این اندیکاتورهای متفرقه گاهاً خیلی پیچیده هستند و ما را در دنیایی از انبوه اطلاعاتی گیج کننده رها می کنند. اصولا بسیاری از این اطلاعات مفید نیستند. تا جایی که بیشتر شبیه به یک بازی در نمودارهایی بی سر و ته می شوند. در آموزش پرایس اکشن به دنبال انکار روش های دیگر همراه با خیل اندیکاتورها نیستیم؛ بلکه ماجرای ترید کردن را خیلی ساده تر نگاه می کنیم و اعتقاد داریم که قیمت زنده سهام و یا ارز دیجیتال در نمودار اصلی، اطلاعاتی مفید و کامل است که به سادگی ما را برای ترید آگاهانه هدایت می کنند.
از طرفی در قواعد پرایس هیچ توجهی به تحلیل فاندامنتال نداریم. اصولاً کاری به ماهیت نماد بورسی نداریم و نمی خواهیم تا از مدیران شرکت، اهداف آنها و روند بازار آنها بدانیم. به عنوان مثال برای انجام تکنیک های پرایس اکشن در ارز دیجیتال به دنبال بازار سرمایه گذاری آنها نیستیم. اطلاعاتی از میزان گردش مالی آنها هم نخواهیم داشت. بلکه تنها معیار ما قیمت لحظه ای ارز در نمودار حقیقی و اصلی آن است
به این ترتیب تکنیک پرایس اکشن تبدیل به یکی از ساده ترین روش های معامله گری می شود که در کل با یک نمودار قیمتی سر و کار دارد. با این متد، سرعت تحلیل افزایش پیدا می کند و خیلی ساده می توانیم در مدت زمانی کوتاه انبوه نمودارها از تعداد زیاد نمادهای بورسی و یا نمودار قیمت انواع ارزهای دیجیتالی را بررسی کنیم.
بورس مناسب چه کسی است؟
برای اینکه بفهمیم معامله گری چیست اول باید این سؤال را پاسخ دهیم که معامله گر چه کسی است؟
برای اینکه پاسخ دقیقی به این سؤال مهم بدهیم (معامله گر چه کسی است؟) باید مفهوم موارد زیر را بدانیم
۱٫ تحلیل گر کیست؟
۲٫ تحلیل گری چیست؟
۳٫ سیستم معاملاتی چیست؟
۴٫ مدیریت ریسک چیست؟
۵٫ مدیریت سرمایه چیست؟
۶٫ روانشناسی معاملهگری چیست؟
در این مقاله تلاش میکنم مواردی را به تفضیل توضیح دهم تا درک دقیقی از معامله گری چیست را داشته باشیم.
برای اینکه بهتر درک کنیم معامله گر و تحلیل گر کیست میخواهم با یک مثال شروع کنم
فردی در ۵۰ معامله پشت سر هم موفق بوده و در هر معامله هم صد درصد سرمایه سود کرده است. در معامله ۵۱ موفق نبوده و ۱۰۰ درصد سرمایه ضرر میکند.
نتیجه:
۱٫ این فرد تحلیلگر کمنظیری است که از ۵۱ پیشبینی ۵۰ پیشبینی درست داشته است.
۲٫ این فرد به دو دلیل، معاملهگری بسیار مبتدی است:
الف. یک معامله زیان ده منجر به ورشکستگی او شده است.
ب. در معاملات خود ریسک زیادی را به سرمایه تحمیل کرده است.
این مثال فریاد میزند معامله گری و تحلیل گری چه دنیای متفاوتی است
کسانی که علاقهمند به سرمایهگذاری در بازارهای بورس هستند و تصمیم دارند آینده مالی خود را از طریق سرمایهگذاری در بورس درخشان کنند به ۳ طریق زیر، قیمت سهم موردنظر را تحلیل میکنند:
۱٫ تکنیکال
۲٫ فاندامنتال
۳٫ تکنوفاندامنتال
افرادی که بر اساس تحلیل تکنیکال بازار را تحلیل میکنند تمرکز خود را روی تغییرات حرکات قیمت در بازارهای مالی میگذارند. به همین دلیل نمودارهای قیمت، ابزار تحلیلی آنها هستند. تحلیلگران تکنیکال معتقد هستند تمام اطلاعات در حرکات قیمت نهفته است، زیرا هر فردی در بازارهای مالی با هر تفکر تحلیلی یا اطلاعات ویژهای که دارد، نهایتاً در جبهه خریداران یا در جبهه فروشندگان قرار میگیرد. حال هر جبهه ای که قویتر بود تحلیلگر تکنیکال با آن هم گام میشود
در دنیا سبکها و ابزارهای تحلیل تکنیکال پیچیده و مختلفی وجود دارند که بهصورت فنی توده خریداران و فروشندگان را پیشبینی میکنند. اگر پیشبینی کنند که توده خریداران قویتر است دستور به خرید سهام میدهند و اگر توده فروشندگان قویتر باشد دستور فروش سهام را میدهند و اگر قدرت توده خریداران و فروشندگان برابر بود معاملهای باز نمیکنند.
مانند:
۱٫ روش جان مورفی در سال ۱۹۳۴ ابداع و منتشر شد.
۲٫ امواج الیوت در سال ۱۹۴۰ کشف و معرفی شد.(اگر میخواهید با فیلتر امواج الیوت آشنا شوید حتما خواندن این مقاله را به شما توصیه میکنم)
۳٫ نیکلاس دارواش، مانیفست بورسی خود را در سال ۱۹۶۰ منتشر کرد.
۴٫ بیل ویلیامز به همراه دخترش در سال ۱۹۹۵ روش خود را در بازار به کاربردند و برای معاملهگران افشا کردند.
۵٫ استفاده از ابزارهایی مانند اندیکاتورها و اسیلاتورها و … .
۶٫ استفاده از ابزارهایی مانند فیبوناچی و چنگال آندروز و … .
کسانی که از این سبکها، تکنیکها و ابزارها در تحلیل (پیش بینی) روند قیمت استفاده میکنند، تحلیل گر تکنیکال نامیده میشوند.
در این مقاله نمیخواهم در مورد کارا بودن یا نبودن تحلیل تکنیکال صحبت کنم